مردی که حریص آمد هرگز نشود قانع


از لقمهٔ گوناگون وز جامهٔ رنگارنگ

گویا نشنیدستی کان خواجه به زن فرمود


کای زن چکنی زینت برخیز و بنه نیرنگ

خلقی که کریه آمد از جامه نیابد زیب


فرجی که فراخ افتد از وسمه نگردد تنگ